اسلایدر

داستان شماره 2090

داستانهای باحال _ داستانسرا

داستانهایی درباره خدا_ پیغمران_ امامان_دین_ امام علی_ قضاوت امام علی_ اصیل ایرانی _ پادشاهان _عاشقانه_ ملا_ شیوانا_ بهلول_ بزرگان_ غمگین_ طنز_ جالب_ معجزه_ پسرانه_ عبرت آموز هوسرانی_ صفا و صمیمیتها_ شنیدنی_ زندگی_ موفقیتها_ خوش یمن_ طمع_ آموزنده_ بی ادبانه _ احساسی_ ترسناک _بقیه و..

داستان شماره 2090

داستان شماره 2090

قطع طواف(کمک به دیگران)

 


 

بسم الله الرحمن الرحیم

ابان بن تغلب گفت : به همراه امام صادق عليه السلام مشغول طواف كعبه بودم . در اثناء طواف يكي از دوستانم از من خواست كه كنار بروم و به حرف و خواسته اش گوش بدهم . من دلم نمي خواست كه از حضرت جدا بشوم ، لذا توجهي به او نكردم . در دور بعدي طواف آن شخص به من اشاره كرد كه به سوي او بروم اين بار امام صادق عليه السلام اشاره او را ديد و به من فرمود : اي ابان آيا او با تو كاري دارد ؟ گفتم : آري . فرمود : او كيست ؟ عرض كردم : از دوستان من است ، فرمود : او هم مو من و شيعه مي باشد ؟ گفتم : آري ، فرمود : پس به سوي او برو و خواسته اش را برآورده كن .
عرض كردن : آيا طواف را قطع كنم ؟ فرمود : آري گفتم : آيا اگر طواف واجب هم باشد مي توان آن را به جهت برآوردن حاجت مو من قطع كرد و نيمه كاره رها نمود ؟ فرمود : آري .
من طواف را قطع كرده و نزد آن شخص رفتم . سپس نزد امام آمدم و از حضرت خواستم حق مو من بر مو من را بيان كند . . .



[ پنج شنبه 20 دی 1394برچسب:داستانهای امام جعفر صادق ( ع, ] [ 15:30 ] [ شهرام شیدایی ] [ ]