اسلایدر

داستان شماره 1928

داستانهای باحال _ داستانسرا

داستانهایی درباره خدا_ پیغمران_ امامان_دین_ امام علی_ قضاوت امام علی_ اصیل ایرانی _ پادشاهان _عاشقانه_ ملا_ شیوانا_ بهلول_ بزرگان_ غمگین_ طنز_ جالب_ معجزه_ پسرانه_ عبرت آموز هوسرانی_ صفا و صمیمیتها_ شنیدنی_ زندگی_ موفقیتها_ خوش یمن_ طمع_ آموزنده_ بی ادبانه _ احساسی_ ترسناک _بقیه و..

داستان شماره 1928

داستان شماره 1928

 

سفره افطار

 

 

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

ام كلثوم دختر اميرالمؤمنين (عليه السلام ) مى گويد:
در شب نوزدهم ماه رمضان دو قرص نان جو، يك كاسه شير و مقدارى نمك در يك ظرف براى افطار خدمت پدرم آوردم . وقتى نمازش را به اتمام رساند، براى افطار آماده شد.
هنگامى كه نگاهش به غذا افتاد به فكر فرو رفت . آنگاه سرش را تكان داد و با صداى بلند گريست و فرمود:
– عزيزم ! براى افطار پدرت دو نوع خورش (شير و نمك )، آن هم در يك ظرف آماده ساخته اى ؟
تو با اين عمل مى خواهى فرداى قيامت براى حساب در محضر خداوند بيشتر بايستم ؟
من تصميم دارم هميشه دنباله رو برادر و پسر عمويم رسول خدا صلى الله عليه و آله باشم .
هرگز براى آن حضرت دو نوع خورش در يك ظرف آورده نشد تا آنكه چشم از جهان فرو بست .
دخترم عزيزم ! هر كس در دنيا خوردنيها، نوشيدنيها و لباسهايش از راه حلال و پاك تهيه گردد، روز قيامت در دادگاه الهى بيشتر خواهد ايستاد و چنانچه از راه حرام باشد علاوه بر بيشتر ايستادن عذاب هم خواهد داشت زيرا كه در حلال اين دنيا حساب و در حرام آن عذاب است

-بحار: ج ۴۲، ص ۲۷۶؛ نقل از داستانهاى بحارالانوار، ج ۲، ص ۴۵



[ دو شنبه 8 مرداد 1394برچسب:داستانهای امام علی ( ع _ سری 2, ] [ 15:46 ] [ شهرام شیدایی ] [ ]