اسلایدر

داستان شماره 1845

داستانهای باحال _ داستانسرا

داستانهایی درباره خدا_ پیغمران_ امامان_دین_ امام علی_ قضاوت امام علی_ اصیل ایرانی _ پادشاهان _عاشقانه_ ملا_ شیوانا_ بهلول_ بزرگان_ غمگین_ طنز_ جالب_ معجزه_ پسرانه_ عبرت آموز هوسرانی_ صفا و صمیمیتها_ شنیدنی_ زندگی_ موفقیتها_ خوش یمن_ طمع_ آموزنده_ بی ادبانه _ احساسی_ ترسناک _بقیه و..

داستان شماره 1845

داستان شماره 1845

قدرت کلمات


بسم الله الرحمن الرحیم
کلمات مهمترین عامل ارتباط بین انسانها می باشند و قدرت بسیار زیادی در ارتقاء شخصیت یک فرد و یا از بین بردن اعتماد به نفس وی دارند
ما با کلمات می توانیم زندگی افردای که دوستشان داریم را تخریب کرده و یا بسازیم
ما همگی کلمات و جملات نا امید کننده زیادی را در طول دوران کودکی شنیده ایم که برخی از آنها تاثیر منفی بر عملکرد ما در سنین بزرگسالی داشته اند. متاسفانه استفاده از کلماتی که باعث آزار اطرافیان می شود ناشی از عصبانیت و رفتارهای کنترل نشده است

قدرت کلمات

چند قورباغه از جنگلی عبور می كردند كه ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند. بقیه قورباغه ها در كنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند گودال چقدر عمیق است به دو قورباغه گفتند دیگر چاره ای نیست. شما به زودی خواهید مرد.
دو قورباغه این حرفها رو نادیده گرفتند و با تمام توانشان كوشیدند كه از گودال بیرون بپرند. اما قورباغه‌های دیگر، دائما به آنها می‌گفتند كه دست از تلاش بردارند، چون نمی‌توانند از گودال برون بیایند و بزودی خواهند مرد.
بالاخره یكی از قورباغه‌ها، تسلیم گفته‌های دیگران شد و دست از تلاش برداشت. او بی‌درنگ به داخل گودال پرتاب شد و مرد.
اما قورباغه دیگر همچنان با حداكثر تلاشش برای بیرون آمدن از گودال تلاش می‌كرد. دیگر قورباغه‌ها فریاد می‌زدند دست از تلاش بردار! اما او با توان بیشتری تلاش می‌كرد و بالاخره از گودال بیرون آمد.
وقتی از گودال بیرون آمد، بقیه قورباغه‌ها از او پرسیدند:" مگر تو حرفهای ما رو نشنیدی ؟"
معلوم شد كه قورباغه ناشنواست. در واقع او در تمام مدت فكر می‌كرده كه دیگران او را تشویق می‌كنند

 



[ پنج شنبه 15 ارديبهشت 1394برچسب:بقیه داستانها ( سری 2, ] [ 23:58 ] [ شهرام شیدایی ] [ ]