اسلایدر

داستان شماره 122

داستانهای باحال _ داستانسرا

داستانهایی درباره خدا_ پیغمران_ امامان_دین_ امام علی_ قضاوت امام علی_ اصیل ایرانی _ پادشاهان _عاشقانه_ ملا_ شیوانا_ بهلول_ بزرگان_ غمگین_ طنز_ جالب_ معجزه_ پسرانه_ عبرت آموز هوسرانی_ صفا و صمیمیتها_ شنیدنی_ زندگی_ موفقیتها_ خوش یمن_ طمع_ آموزنده_ بی ادبانه _ احساسی_ ترسناک _بقیه و..

داستان شماره 122

داستان شماره 122

 

به مسائل رآس الجالوت ابوبكر ازان عاجز ماند

 

بسم الله الرحمن الرحیم

بعضي از رآس الجالوب به نزد ابوبكر امدند ومسائلي سوال كردند يكي را نتوانست جواب بگويد اورا به امير المومنين حواله كرد حضرت فرمود مسائل تو كدام است
عرض كرد اصل اشيا چيست
حضرت فرمود :اصل اشيا اب است چنانچه خداوند فرموده و((من الما كل شئي حي))رآسالجالوت گفت :ان دوجماد چيست كه تكلم كردند
حضرت فرمود :اسمان وزمين است
راس گفت:ان دو چيز كه كم ميشوند وزياد ميگردند چيست؟
فرمود ان شب روز است
رآس گفت:ان اب چه ابي است نه از اسمان است نه از زمين؟
حضرت فرمود :ان عرق اسبهايي است ازسليمان بن داود كه در هنگام دويدن از انها ريخت
رآِس گفت ان چيست كه نفس ميكشد وروح ندارد
حضرت فرمود :كه او صبح است(( والصبح اذا تنفس))
راس پرسيد: ان دو زوج كدامند كه لا بدند از همديگر و حال انكه حيات ندارند
حضرت فرمود :شمس وقمر است
گفت ان نور چيست كه نه از افتاب است نه از قمراست ونه از نجوم ونه از مصابيح؟
فرمود:ان عمودي است كه خداوند براي موسي در تيه فرستاد كه نور مي بخشيد
گفت:كدام ساعت است نه از روز است ونه از شب ؟
فرمود ان بين الطلوعين است از طلوع فجر تا طلوع شمس
گفت :ان چيست كه اورا قبله نيست
فرمد :خانه كعبه
گفت :ان كيست كه پدر وعشيره ندارد؟
فرمود حضرت ادم(ع

 



[ پنج شنبه 2 مرداد 1389برچسب:قضاوتهای امام علی ( ع _ 1, ] [ 20:26 ] [ شهرام شیدایی ] [ ]